کد مطلب:29303 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:100
4079. صغیر اصفهانی چنین می گوید: سِزَد روند مَه و مِهر در حجابْ امروز ز فیض پیر خراباتیان گرفت از نو زمانه تا به ابد چشم شاهد بختش گرفت دست مشیّت پیِ ظهور كمال همه به وجد و سرورند خاص و عام امشب به اجتناب مِیم زاهد ار دهد فرمان ز محتسب نكنم بیم و سر كنم مستی ز كهكشان فكنم ریسمان به گردن چرخ بگو به ساقی مجلس كه:خانه ات آباد! بكوب پای و بزن دست و می به ساغر كن كه ریخت ساقی رحمت به بزم خُمّ غدیر سه نوبت از اُحُد آمد به احمد مرسل نجات هر دو جهان را ز حق به عشق علی به اهل عشق و ارادت بگو كه بهر شما شوید روز حساب ایمن از عذاب، اگر سزد «صغیر» كند شكر تا به یوم نُشور
.
كه زد ز برج ولایت، سر آفتاب امروز
جهان پیر به خود، رونق شباب امروز
چو چشم آینه بیدار شد ز خواب امروز
ز چهره شاهد مقصود را نقاب امروز
همه به عیش و نشاطاند شیخ وشاب امروز
كنم ز بردن فرمانش اجتناب امروز
كه شوق بسته به دل، راهِ اضطراب امروز
چو روزهای دگر، گر كند شتاب امروز
خراب ساز مرا از شراب ناب امروز
به بانگ بَربَط و با نغمه رَباب امروز
به جام اهل ولا، كوثری شراب امروز
برای نصب علیّ ولی خطاب امروز
طلب نما كه دعایی است مستجاب امروز
ز روزها همه گردیده انتخاب امروز
زنید بر لب هم بوسه بی حساب امروز
به نعمتی كه از آن هست كامیاب امروز.[2].